تاکتیک، علمی برای ادارهی صحنه در تجارت است
اتخاذ تاکتیک به معنای داشتن علم و ابزاری برای ادارهی صحنههایی است که یه یکباره در کسبوکارها ظاهر میشوند و ممکن است چالشهای بزرگی را خلق کنند. برخی از این چالشها ممکن است از جنس منابع مالی، یا بحران نیروی انسانی و یا حتی از دست دادن بازار براثر حوادث قهری باشد.
وقتی بحرانی خلق میشود، مدیران و مشاوران در برنامههای استراتژیک و برنامههای بازاریابی خود عمدتا به تاکتیک نیاندیشیدهاند و تماما به تکنیک و استراتژیهای خوشبینانه فکر کردهاند. چندی وقت پیش به یکی از بنیان گذاران برندی که مشاورش بودیم، گفتیم به رکود و کاهش کشش بازار در مسیر توسعهی خود فکر کردهاید؟ آیا برنامه یا استراتژیای برای این موارد فوری دارید؟
جواب نهچندان محکم اما متحیر کنندهای به ما دادند، و ایشان فرمودند:
همیشه ما محکوم به فعالیت و توسعه هستیم و بعید است فعلا این بازار از حرکت بایستد! اگر هم چالشی رقم بخورد در آن زمان اندیشهای خواهم کرد و از سویی شما مشاورم هستید و یقینا راهکاری خواهید داد!
شوربختانه، اقتصاد جهان و به ویژه اقتصادی ایران با کرونا ویروس در سایهی روزهایی که صاحبین کسب و کار مدتها انتظارش را میکشیدند تا محقق شود و منافع بزرگی کسب کنند، متوقف شد و قاعده بازی در کلاس جهانی هم تغییر کرد و نه آن سازمانها تاکتیکی برای عبور از بحران فراگیر داشتند و نه اغلب مشاورین کسبوکار!
سازمانها بر اثر بی تدبیری، زیان سخت و غیرقابلی را متحمل و در ادامه نیز زیانهای بیشتری را میپردازند چراکه در تکنیک و برنامه و استراتژی خود، نکته تاکتیکی را لحاظ نکردهاند.
مابین تکنیک و تاکتیک تفاوتهای عملیاتی بسیاری است چراکه تکنیک بهرهگیری از ابزارها و روشهایی است که همواره به آن فکر شده و فکر خواهد شد و در طول زمان بارها و بارها از آن تکنیک یا تکنیکها بهره جستهایم و در برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و حتی بلندمدت به آن بیش از همهی موارد پرداخته میشود و همین امر باعث میشود که گاها تکنیک و تاکتیک را یکی ببینیم اما باید بدانید که تاکتیک یک علم و ابزار برای ادارهی صحنه و بحرانهای ناگهانی است که خارج از محاسبات و تصورات ما بوده است، برخی مدیران به آن پلن B و پلن C نیز میگویند.
از این نقطه به بعد، فرا بگیریم که به این پدیدهی مهم بیش از همیشه بیاندیشیم و همواره آمادگی مدیریت کردن شرایط فورسماژور را داشته باشیم و وقتی در خاورمیانه فعالیت اقتصادی و تجاری میکنیم، این موضوع با یک پارامتر با درجهی اهمیت بالا تبدیل میشود.
کسبوکارهای فراوانی در این بحرانها متضرر و معدود کسبوکارهایی با اندیشهٰهای دور پردازتر نسبت به باقی مدیران، سوار بر موجها با تاکتیکها و تکنیکهای منسجم به کسب منافع بیشتر و کاهش هزینههای بحران حاکم می پردازند و به نظر برندگان بلامنازع این صحنهها میشوند.
ما همواره در اندیشهی صاحبان کسبوکارهایی هستیم که در گرداب این بحران بدون هیچ سلاح و راهکاری گرفتار میشوند و متاسفانه کارآفرینان تنهایی هستند که هرچند سال یکبار هرچه درآمد و ثروت کسب کردهاند را در قمار چالشها میبازند و دوباره از نو چرخی میسازند تا حرکت کنند.
نویسنده