صنعتی شدن نوش داروی قبل از مرگ کسبوکارها
سلسله مراحل تکامل صنعتی شدن در جهان از نیمه اول قرن هیجدهم آغاز و طی کمتر از یک قرن به شکل نوآوریهایی در زمینه ماشینی شدن صنایع نساجی، پیشرفتهای فنی در تولید انبوه، استخراج زغالسنگ، مهار کردن و بهکارگیری نیروی بخار و… چهره مشخص خود را پیدا کرد.
مرکزیت انقلاب صنعتی در سرزمین انگلیس بوده است به نحوی که دهههای میانی قرن نوزدهم، یعنی سالهای بین ۱۸۳۰ تا ۱۸۵۰ میلادی را میتوان آغازی برای مرحله جدید بهشمار آورد، این مرحله تا پایان قرن نوزدهم ادامه یافته است، در این مرحله است که صنایع راهآهن رشد قابل توجهی مییابد، فولاد به تولید انبوه میرسد، کشتیهای بخار به کار گرفته میشوند و در زمینه کشاورزی از تکنولوژی جدید در سطح وسیعی استفاده میشود، طی این مرحله، جامعههای دیگر بهخصوص در غرب قاره اروپا و نیز شمال آمریکا با گسترش فزایندهای صنعتی میشوند. کشورهای اروپایی مشتاقانه در مسیر صنعتی شدن وارد مرحله بعدی در واقع از واپسین سالهای قرن نوزدهم تا شروع جنگ دوم جهانی می شوند.
از وجوه مشخصه این مرحله گسترش صنایع اتومبیل و صنعت برق است، همچنین صنعت نفت در مقایسه با سال۱۹۰۰ رشدی حدود ۱۳ برابر یافت که در مقایسه با دیگر زمینهها از رشد کمتری برخوردار بود. در این مرحله ساخت تلفن به تولید انبوه رسید.
انقلاب صنعتی با ایجاد خط متحرک یا زنجیره ای تولید، برای تولید انبوه و استاندارد پا به میدان رقابت نهاد، مبتکر خط زنجیرهای تولید، برای تولید انبوه «هنری فورد» بود و از آن پس برای تولید انبوه، ماشینآلات و ابزار جدیدی به کار گرفته شدند و تقسیم کار در سطح کارگاه به مرحله اجرا گذاشته شد و هر کارگر در یک نوع کار معین تخصص یافت.
این انقلاب نخست در صنعت اتومبیلسازی و کارخانههای فورد در آمریکا آغاز شد و سپس به دیگر صنایع و کشورها گسترش یافت.
در ادامه انقلاب صنعتی، مرحله بعدی را می توان توسعه چشمگیر صنایع هواپیمایی دانست که مقارن با جنگ جهانی دوم بود. صنایع هواپیماسازی از عوامل عمده توسعه صنایع آلومینیوم بود و از همه مهمتر پیدایش تکنولوژیهای جدید ارتباطی همچون رادیو، تلویزیون ترانزیستوری و فرستندههای موجی در این مرحله است. به واقع انقلاب سوم صنعتی در نتیجه ایجاد، کاربرد و توسعه صنعت الکترونیک پدید آمده است که کشورهای مهم پیشتاز در این انقلاب ژاپن و آمریکا هستند.
در نهایت استفاده از انرژی هستهای بدون شک عصر جدیدی در دگرگونیهای جهان تکنولوژی و صنعت محسوب میگردد، این مرحله را باید عصر الکترونیک و استفاده از انرژی هستهای دانست، اگر کشوری بخواهد صنعتی شود نیازمند فرایندهای اساسی است که چهار فرایند مهم آن عبارتند از:
۱– فضای صنعتی
۲– مهارت صنعتی
۳– فرهنگ و تفکر صنعتی
۴- باور صنعتی
زمانی یک کشور صنعتی خوانده میشود که بیش از یک چهارم جمعیت فعال آن در بخش صنعت و یا کمتر از یک چهارم در بخش کشاورزی «و یا سایر مشاغل» به کار اشتغال داشته باشند، یک جامعه را زمانی میتوان صنعتی تلقی کرد که نه تنها فعالیتهای صنعتی در آن حایز اهمیت باشند بلکه اکثر افراد با روحیهای عقلانی و احراز کارایی صنعتی به کار بپردازند و سازمان ها نیز با چنین شیوههایی اداره شوند.
با تولد انقلاب صنعتی، نظام سرمایهداری نیز رشد یافت و تولیدکنندگان به انجام تخصصی کار پرداخته و در بخشهای دیگری همچون فروش، بازاریابی و… کمتر ورود پیدا کردند.
در نظام سرمایهداری؛ در اثر تقسیم کار، جامعه به تخصصهای متنوعی تقسیم میشود که این تخصصها در اثر تجربه دویست و پنجاه سالهی صنعتی شدن کشورهای پیشرفته کسب شده است، در این جامعهها فضای صنعتی، مهارتهای صنفی و تفکر صنعتی در جامعه عمل میکند و حالتی که بر چنین جامعهای حاکم است در تفکر و اندیشه شخص، کارکردهایش و تصمیمگیریهای روزمرهاش اثر میگذارد، این نوع خردورزی، شخص را وامیدارد که به بررسی و انتخابهای مختلف اما دقیق موضوع بپردازد و تصمیم بگیرد.
ترس از صنعتی شدن، سبب مرگ بیش از ۴۰۰ هزار کمپانی کوچک و متوسط در انقلاب صنعتی اروپا شد. طبق اطلاعات موجود، سازمانهایی که به حرکت های صنفی گرایش دارند عموماً در دراز مدت به جاودانگی و بقاء نمی رسند و از سویی نمی توانند مدعی داشتن برندی قدرتمند باشند زیرا هر برند قدرتمندی پشتوانهای حقوقی و سازمانی حرفه ای می طلبد.
اغلب کشورها، دوره سرمایهداری و عصر صنعتی و تولید انبوه را پشت سر نهادهاند و امروز در عصر اطلاعات و تکنولوژی به دنبال دستاوردهایی فراتر از انقلاب صنعتی هستند. در این روزگار، هوش مصنوعی و رباتها به کمک صنعت شتافتهاند و بزودی رباتها جایگزین مناسبتری برای انسانها خواهند بود همانطور که چندی پیش اولین ربات ساختهی دست بشر با نام میکا (Mika) به عنوان مدیرعامل در شرکت Dictador به کار گرفته شد تا سریعتر و بهتر از انسانها سازمان را مدیریت کند و هوشمندانهتر گام بردارد.
نویسنده